شبکههای اجتماعی در دو دهه اخیر به یکی از اصلیترین ابزارهای ارتباطی تبدیل شدهاند که افراد را در سراسر جهان به یکدیگر متصل میکنند. این پلتفرمها، از فیسبوک و توییتر گرفته تا اینستاگرام و واتساپ، به کاربران این امکان را میدهند که در هر زمان و مکانی با دوستان، خانواده و حتی غریبهها ارتباط برقرار کنند. با وجود این که شبکههای اجتماعی ابزارهای قدرتمندی برای ارتباطات سریع و آسان به شمار میآیند، اما سوال اصلی این است که آیا این ابزارها به تقویت روابط اجتماعی کمک میکنند یا برعکس، مانعی برای تعاملات عمیق و معنادار بین افراد ایجاد میکنند؟
از یک سو، شبکههای اجتماعی فرصتهای بینظیری برای برقراری ارتباط با دیگران فراهم میکنند. افراد میتوانند به راحتی با دوستان قدیمی خود ارتباط بگیرند، در رویدادهای مهم زندگیشان مثل جشن تولدها، ازدواجها یا موفقیتها بهصورت آنلاین شرکت کنند و حتی با افرادی که علایق مشترکی دارند، آشنا شوند. این قابلیت به ویژه در دوران پاندمی کرونا و قرنطینههای طولانیمدت اهمیت زیادی پیدا کرد. بسیاری از افراد از طریق شبکههای اجتماعی توانستند از احساس انزوا و تنهایی خود بکاهند و به ارتباطات اجتماعی خود ادامه دهند. علاوه بر این، شبکههای اجتماعی امکان دسترسی به اطلاعات و اخبار روز را به سرعت فراهم میکنند و افراد میتوانند در جریان اتفاقات جهانی قرار گیرند و نظرات خود را با دیگران به اشتراک بگذارند.
از سوی دیگر، تأثیر منفی شبکههای اجتماعی بر کیفیت روابط انسانی نیز نمیتواند نادیده گرفته شود. یکی از اصلیترین انتقادهایی که به این پلتفرمها وارد است، سطحی شدن روابط است. ارتباطاتی که در شبکههای اجتماعی برقرار میشوند، اغلب کوتاه و سطحی هستند و از عمق و کیفیت لازم برخوردار نیستند. این نوع ارتباطات ممکن است به مرور زمان باعث شود که افراد تمایل کمتری به برقراری تعاملات حضوری و معنادار داشته باشند. بهعلاوه، استفاده بیش از حد از شبکههای اجتماعی میتواند به نوعی وابستگی روانی منجر شود که در آن افراد برای جلب توجه و تایید دیگران به این پلتفرمها روی میآورند. این وابستگی ممکن است به نوعی از استرس و نگرانی اجتماعی منجر شود که خود میتواند کیفیت روابط واقعی افراد را تحت تأثیر قرار دهد.
یکی دیگر از چالشهای مرتبط با شبکههای اجتماعی، افزایش حس رقابت و مقایسهگری بین کاربران است. افراد در این پلتفرمها معمولاً بهترین لحظات زندگی خود را به اشتراک میگذارند و تصویری ایدهآل از خود به نمایش میگذارند. این مسئله میتواند به ایجاد حس نارضایتی و افسردگی در دیگر کاربران منجر شود، چرا که آنها احساس میکنند که زندگیشان در مقایسه با دیگران کمتر خوشایند و موفق است. این مقایسههای مداوم میتواند به تضعیف اعتماد به نفس و در نهایت به کاهش کیفیت روابط اجتماعی منجر شود.
افزون بر این، مسئله حفظ حریم خصوصی در شبکههای اجتماعی نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. بسیاری از کاربران اطلاعات شخصی خود را بدون در نظر گرفتن پیامدهای احتمالی آن، به اشتراک میگذارند. این مسئله میتواند به سوءاستفادههای مختلف از جمله دزدی اطلاعات، کلاهبرداری یا حتی تهدیدات امنیتی منجر شود. بهعلاوه، اشتراکگذاری بیش از حد اطلاعات شخصی میتواند باعث شود که مرزهای بین زندگی خصوصی و عمومی افراد کمرنگ شود و این مسئله خود میتواند به بروز مشکلات در روابط خانوادگی و دوستانه منجر شود.
از نظر روانشناختی، تعاملات دیجیتالی در شبکههای اجتماعی نسبت به تعاملات حضوری تفاوتهای اساسی دارند. تحقیقات نشان میدهند که تعاملات حضوری میتوانند به تقویت روابط عاطفی و احساسی بین افراد کمک کنند، چرا که در این نوع تعاملات افراد قادر به خواندن زبان بدن، لحن صدا و حالات چهره یکدیگر هستند. این عناصر غیرکلامی نقش بسیار مهمی در انتقال احساسات و درک متقابل بین افراد دارند. اما در تعاملات شبکههای اجتماعی، این عناصر غیرکلامی کمتر وجود دارند و همین موضوع میتواند باعث سوءتفاهم و کاهش کیفیت ارتباطات شود.
با این حال، نمیتوان همه تأثیرات شبکههای اجتماعی بر روابط اجتماعی را منفی دانست. این پلتفرمها به افراد این امکان را میدهند که در گروهها و جوامع آنلاین عضو شوند که در آنها میتوانند با افراد همفکر و همعلاقه ارتباط برقرار کنند. این امر میتواند به تقویت حس تعلق و همبستگی اجتماعی کمک کند. برای مثال، افراد مبتلا به بیماریهای خاص میتوانند در گروههای پشتیبانی آنلاین عضو شوند و از تجربیات دیگران بهرهمند شوند یا والدین جوان میتوانند در جوامع آنلاین مرتبط با تربیت کودکان شرکت کنند و از راهنماییها و تجربیات دیگران استفاده کنند.
بنا به مطالعات سایت ایپدکو، تأثیر شبکههای اجتماعی بر روابط اجتماعی به میزان و نحوه استفاده از آنها بستگی دارد. اگر افراد بتوانند از این پلتفرمها بهصورت متعادل و با آگاهی استفاده کنند، شبکههای اجتماعی میتوانند ابزاری مؤثر برای تقویت روابط اجتماعی و افزایش تعاملات معنادار باشند. اما اگر استفاده از این پلتفرمها به افراط کشیده شود و جایگزین تعاملات حضوری و عمیق شود، ممکن است به کاهش کیفیت روابط اجتماعی و ایجاد احساس تنهایی و انزوا منجر شود.
در مجموع، شبکههای اجتماعی دو لبه یک شمشیر هستند؛ از یک سو میتوانند به تقویت ارتباطات و تعاملات اجتماعی کمک کنند و از سوی دیگر، اگر به درستی مدیریت نشوند، ممکن است به مانعی برای تعاملات عمیق و معنادار تبدیل شوند. آگاهی از این مسائل و استفاده صحیح و متعادل از این پلتفرمها میتواند به افراد کمک کند که از مزایای شبکههای اجتماعی بهرهمند شوند و در عین حال، از آسیبهای احتمالی آنها در امان بمانند.